نوشته بود: قول میدی که به نقاشیم نخندی!؟ 🥲🥲

(28)

نوشته بود داشتم داخل کافه اجرا میکردم که دفعه دیدم یه دختر کوچولو از اون بالا شروع کرد خوندن#موسیقی

(21)

نوشته بود: شما هم هر وقت با خانواده درد دل کردین پشیمون شدین بعد میگن چرا با ما حرف نمیزنین😐

(1:31)

نوشته بود: مهمونی خونه پدر مادر🎊

(59)

نوشته بود: دیدین چه حس بدیه😢من اونروز واقعا حالم بد شد خیلی گریه کردم ولی چه میشه کرد بچه کوچیکه

(1:36)

نوشته بود:خیلی از زندگیا دچار اختلال شده بخاطراینکه خانوم نمیدونه چه زمان سکوت کنه چه زمان حرف بزنه

(29)

نوشته بود: شمام مثل من رفیقین با پسرتون یا نه🥰🥰

(24)

اگر این سخنان چارلی چاپلین را زودتر می‌شنیدم، زندگی‌ام تغییر می‌کرد!

(22:38)

نوشته بود بعد ده سال اولین میزبانی من از خانواده همسرم

(56)

نوشته بود: فقط مادر شوهرم😂

(54)

نوشته بود: تصورم وقتی نصف شب میرم دستشویی😅

(16)

نوشته بود:تلخ ترین لحظه زندگیم اونجا بود که کنار تن بی جانت زانو زدم،مادرم خونه تاریک شد بعد رفتنت🥹

(30)

نوشته بود اولین بار بود ماکارونی با این تعداد درست کردیم ولی عالی شده بود دست خواهر شوهرم درد نکنه

(52)

نوشته بود: فکر کردم اسمش گوشه! 😄 جنگل‌های رامسر، آرامش با صدای زنگوله و خش‌خش برگ‌ها 🌲🔔

(16)

نوشته بود: به نظر شما حاج خانم با این اخلاقش تونسته جای خالی مامانمو پر کنه؟؟🥹🥹

(56)

نوشته بود درسته نتونستم تدارک زیادی ببینم ولی خیلی خوب شد

(39)

نوشته بود: از من به تو نصیحت زن نگیر ...اگه میخوای آرامش و آسایش داشته باشی زن نگیر 😅🤣

(24)

نوشته بود:این قانون آدم‌هاست با حرفاشون نگهت میدارن و با کارهاشون کاری میکنن که خودت بری…

(9)

نوشته بود: بعد ماه‌ها اومدم سر خاک مادرم، نذری برای حضرت فاطمه. پنج‌شنبه‌ها دعا یادت نره🙏💐

(1:15)

نوشته بود خانواده زن داداش عزیزمو پاگشا کردیم

(56)

مورگان والن - کتاب را نوشتم (ویدیو متن ترانه)

(2:58)